نظام اراستگی
سالهای دور - زمان جاهلیت
موقعی که در کارخانه جات مشغول خدمت به جماعت خودرو سوار بودیم ... مبحثی آموختیم به نام (عجیبه که نمیشه انگلیسی تایپ کرد) فایو اس - یا همان نظام اراستگی سازمانی ... از این نظام یک چیز یادم مونده که سعی میکنم تا حد ممکن تو زندگی رعایت کنم...
"اگر می دانید وسیله ای سالی یکبار هم نیازتون نمیشه دور بیاندازید و اگر هر شش ماه یکبار نیاز دارید در محلی دور از چشم که باعث شلوغی اطرافتون نشه جمع کنید" ... بعد از اون آرامش من برای دور ریختم بعضی از وسایل بی مصرف منزل بیشتر شد
هر وقت شیئی رو می بینم از خودم می پرسم یعنی ممکنه چند وقت دیگه من از اون استفاده کنم؟ اگر جواب سوالم مبهم باشه - یعنی هیچ اطمینانی نیست تا سال دیگه نیازی بهش پیدا کنم ... لذا با خیال راحت میره تو کالاهای ضبط شده که تا یا بیوفته دست سمساریها یا بره دست موتوریهای زباله خشک جمع کن ... دیروز بلاخره بعد از چند سال آزگار از شر یکی ازین اشیاء بلامصرف خونه راحت شدم ... (یک میز نهارخوری هشت نفره) که فقط فضای خونه رو تنگ کرده بود ...
مدتیه هر وقت می خوام وسیله ای بخرم به این فکر میکنم قراره هرچند وقت یکبار مصرف بشه ... اگر از آمار هر هفته یکبار تجاوز کنه - می دانم که نیازی به خریدش نیست ... برای همین آشپزخانه من از مظاهر تجدد کمی دوره ... ( حتما فهمیدید برای اینکه تو این آشپزخانه هر هفته یکبار نهار پخته میشه
)
خدایا گاهی سال به سالی می گذرد و من قادر نیستم حتی یک نماز مقبول به درگاهت بخوانم ... تمنا میکنم مرا مشمول نظام آراستگی درگاهت نکن و از خود نران و به زباله دان " ضالین"ت نیافکن.
