قبض و بسط
استاد می فرمود آدمها به صورت دوره ای دچار قبض و بسط می شن. شاید به نظر بیاد هیچ دلیل برای اون نیست.
اما، در دوره زندگی انسان، هرازگاهی نیاز به خلوت و تفکر احساس میشه ... لازمه که هر کسی بعد از مدتی که در هیاهوی زندگی دنیا فرو رفت، به خودش بیاد و به چرایی و چگونگی طی طریقش فکر کنه ... برای آدمهای خیلی خوب این دوره هر شبانه روز هست. یعنی اونها هر شب در خلوت شبانه خودشون به وقایع روزانه می اندیشند و به قول معرف به حساب خودشون می رسند و برای متوسط ترها هفتگی ست ... برای همینه که غروبها هر روز دل بیدار انسان می گیره و یا برای همینه که غروب جمعه دلگیر کننده ست ... این تاثیر همون وضعیت فطریست که خدا در وجود انسان قرار داد و راه حل این گرفتگی هم تنها خلوت با خود و خداست ...
غروب جمعه که دل انسان میگیره زمان فرار ازین دلگرفتگی و پناه بردن به هیاهوی جمع نیست. بلکه زمان تنهایی و تفکر و حسابرسی ست ... پس هر وقت گرفتار قبض شدید بدونید نیاز به خلوت دارید. نیاز به صاف کردن حسابتون با خودتون و خدای خودتون. نیاز به استغفار و توبه ...
و من اینروزها گرفتار قبض م ... شاید بی هیچ دلیل. اما می دونم که دلیل اون غرق شدن در دنیا و دنیازدگی این روزهاست ....